مقاله دکوراسیون داخلی,مقاله عمران,مقاله معماری,مقاله تاسیسات,

مقالات و آموزش و عکس (عمران,معماری,دکوراسیون داخلی. تاسیسات.ساختمان)

مقاله دکوراسیون داخلی,مقاله عمران,مقاله معماری,مقاله تاسیسات,

مقالات و آموزش و عکس (عمران,معماری,دکوراسیون داخلی. تاسیسات.ساختمان)

زیبایی

زیبایی یکی از مقولاتی است که از دیرباز در اندیشه بشری جای داشته و به همین جهت یکی از مباحث مهم در عرصه فلسفه و حکمت میباشد. با این همه هیچگاه تعریف جهانشمول و پذیرفته شدهای در این زمینه ارائه نشده است.

به علاوه برخی از کلمات مشابه و مترادف با زیبایی وجود دارند که گاه به جای زیبایی در نظر گرفته شده و موجب اشتباه در درک مفهوم بنیادین زیبایی میشوند.

-                            خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد

 

تبیین موضوع

 زیبایی یکی از مقولاتی است که از دیرباز در اندیشه بشری جای داشته و به همین جهت یکی از مباحث مهم در عرصه فلسفه و حکمت میباشد. با این همه هیچگاه تعریف جهانشمول و پذیرفته شدهای در این زمینه ارائه نشده است.

به علاوه برخی از کلمات مشابه و مترادف با زیبایی وجود دارند که گاه به جای زیبایی در نظر گرفته شده و موجب اشتباه در درک مفهوم بنیادین زیبایی میشوند.

 

زیبایی،  مفهومی ساده یا پیچیده 

مردم معمولاً چنین وانمود میکنند که آنچه به یاری لغت فهمیده شده است آنقدر ساده و روشن است که سخن گفتن درباره معنی واقعی آن به زحمتش نمیارزد. مردم در مورد کلمه زیبایی نیز اینگونه برخورد میکنند. (تولستوی، 1387: 20)

با این همه این کلمه نه تنها ناشناس است، بلکه از 1750 که بومگارتن «زیبایی‌شناسی» را بنیان نهاد تا کنون که خروارها کتاب درباره زیبایی نوشته شده است این مساله فاقد پاسخ مشخص و قطعی بوده است.

 

برخی از نظرات مطرح در زمینه زیبایی

  

بومگارتن:

بومگارتن، زیبایی را با توازن بین نظام اجزاء و نسبت متقابل آنها و نسبت آنها به کل زیبایی تعریف کرده است. از نظر او منظور و هدف از زیبایی ترضیه و تحریک رغبت و اشتیاق است.

بومگارتن درباره تجلی زیبایی معتقد است که عالی‌ترین تحقق زیبایی را در طبیعت می‌بینیم از این رو تقلید از طبیعت به گفته بومگارتن عالی‌ترین مساله هنر است. (تولستوی، 1387: 26).

 

افلاطون:  

زیبایی بر دو نوع است: طبیعی و هندسی. زیبایی طبیعی نسبی و زیبایی هندسی مطلق است.

وی معتقد است که هر آنچه را که ما زیبا میبینیم, سایهای است از زیباییهای بالا. (گروتر، 1383: 99)

 

ارسطو: 

ارسطو معیارهای زیبایی را توافق، تقارن و وضوح می داند (وزیری,1363: 158)

 

بورکهارت- هگل (متالهین):  

هر چیزی به اندازه‌ای زیباست که توان تجلی زیبایی الهی را داشته باشد.

 

هگل:  

حقیقت و زیبایی یکی است. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که حقیقت قبل از تجلی تصور است و زیبا تجلی تصور است (تولستوی، 1387: 34).

 

فلوطین:  

ذات زیبایی نمی تواند در هماهنگی اجزا باشد. زیرا در این صورت تنها در ترکیب قابل یافتن بود. زیبایی فقط قابل تجربه معنوی است و سرچشمه آن در روح است.

 

فیخته:  

زشتی و زیبایی وابسته به دیدگاه بیننده است. از اینرو زیبایی در جهان وجود ندارد بلکه در روح زیبا جا دارد.

 

کانت:  

این تنها سلیقه است که زیبا را از نازیبا مشخص میکند. زیبا به طور کلی آن چیزی است که محسوسات ما را در جمع به صورتی هماهنگ دربیاورد. براین اساس باید درک زیبایی بدون تفکر انجام شود. آن چیزی زیباست که از نظر همه زیبا باشد.

 

برخی از صاحب نظران:  

            ((هر چیز لذت بخش زیباست))

 

بولزالو:  

چیزی زیباست که حظ بصر را بدون نیاز به فکر برای ما ایجاد کند.

 

نیوتن:  

زیبایی بر دو گونه است: زیبایی طبیعی که حاصل کردار ریاضی است و زیبایی هنری که حاصل عشق است.

 

البته برخی از صاحب نظران اسلامی با اتکا بر این امر که خلق طبیعت از سوی خداوند نیز بر مبنای عشق است, زیبایی طبیعی را نیز مبتنی بر عشق میدانند.

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

 

سن آگوستین:  

زیبایی در فرم‌هایی وجود دارد که زاییده اعداد باشند.

 

لئون باتیستا آلبرتی:  

زیبایی در همخوانی قانونمند بین اجزا است طوری که نتوانیم چیزی به آن بیافزاییم و یا کم کنیم یا چیزی را در آن تغییر دهیم بدون آنکه از خوش‌آیندی آن بکاهیم

نظریه اطلاعات:اطلاعات سمانتیک یک پیام ذهن انسان را مشغول کرده و اطلاعات زیباشناختی عواطف انسان را مخاطب قرار می‌دهد. بنابراین یک پیام زمانی زیبایی را القا می‌کند که پرت اطلاعاتی به اندازه کافی باشد. به عبارت دیگر میزان بداعت آن (محتوای زیباشناختی) باید از حداکثر دریافت ذهنی (16 بیت در ثانیه) بیشتر باشد. در این حالت گیرنده مجبور به تشکیل طرح‌واره است (گروتر، 1383: 96).

 

آدورنو:  

زیبایی شناسی قابلیت آن است که از اشیا چیزی فراتر از آنچه که آنها هستند را درک کنیم.

 

آیت الله جوادی آملی:  

زیبایی عبارت است از ملایمت هر چیز با قوه ادراک کننده.

 

شهید مطهری:  

زیبایی ادراک کردنی است و توصیف کردنی نیست.

دسته بندی تولستوی از زیبایی

 

به طور کلی دو نوع تعریف از زیبایی وجود دارد:

1- زیبایی چیزی است که فی نفسه وجود دارد (در جهان و یا در ذهن) و یکی از تجلیات «کامل مطلق» و خداوند است.

2- چیزی که باعث لذت ما شود (بی هیچ مقصود و یا سود بیشتری) (تولستوی, 1387: 37)

 

دو نوع زیبایی

 

چنان که ذکر شد, افلاطون قائل به دو نوع زیبایی بود که عبارت بودند از زیبایی طبیعی و زیبایی هندسی.

این دوگانگی تا امروز نیز ادامه یافته است هر چند عناوین آنها تغییراتی اندک داشتهاست. هگل زیبایی هندسی افلاطون را «زیبایی هنری» و لوکوربوزیه آن را «زیبایی مهندسی» میدانند.

البته آدورنو این تفکیک را مردود شمرده و معتقد است که هنر و طبیعت جدایی‌ناپذیرند. (گروتر، 1383: 101و 102)

 

مراتب ادراک (و مفاهیم ساده شده آنها  

 

حس:                  احساس توسط حواس پنچ گانه 

-          خیال:                  تصویر حاصل از حس در ذهن 

-          وهم:                   حد فاصل خیال و عقل(عقل نازله)   

            

      عقل:                   اندیشه و تفکر بر مبنای ذهن انسانی   

   

-          دل و جان:            تصویر بر لوح دل و جان (نظر عرفا)

 

 

زیبایی محسوس و معقول

 

علامه جعفری در زمینه تبیین زیبایی چهار گونه زیبایی را تعریف مینماید: 

-           زیبایی محسوس

-          زیبایی غیرمحسوس طبیعی

-          زیبایی ارزشی

-          زیبایی مطلق

-         

 

زیبایی مطلق- زیبایی مثالی 

 

            مرغ بر بالا پران و سایه اش می دود بر خاک, پران مرغ وش

            ابلهی صیاد آن سایه شود     می دود چندان که بی مایه شود

            بی‌خبر کان عکس آن مرغ هواست      بی‌خبر که اصل آن سایه کجاست

            تیر اندازد به سوی سایه او   ترکشش خالی شود در جست و جو

                                    مولوی

 

کلمات مشابه و مترادف زیبایی

حُسن: موافقت هر چیز با منظوری که از آن بوده (فراتر از زیبایی)

زینت: چیزی که برای افزایش مطلوبیت به چیز دیگر اضافه شود (نازک کاری, نماسازی و ...) (اهمیت عامل زینت دهنده)

بدیع: نسبی است و الزاماً خوب نیست. جلوه ای از حقیقت طلبی.

مُد: جریانی که معمولاً در اثر شرایط اجتماعی بروز می یابد.

شگفت انگیزی: تفاوت با عرف جاری, الزاماً خوب نیست.

قشنگی: برزیبایی محسوس و به ویژه بصری تاکید دارد.

فایده: با زیبایی متفاوت است هر چند گاهی با آن همراه می‌شود

  

 

 

 

  

 

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

    

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

  

 

 

منابع برای مطالعه بیشتر

-          شپرد, آن, (1386), «مبانی فلسفه هنر», ترجمه علی رامین, انتشارات علمی فرهنگی, تهران, چاپ ششم.

-          نقی زاده, محمد, (1386), «ادراک زیبایی و هویت شهر در پرتو تفکر اسلامی», شهرداری اصفهان, اصفهان, چاپ اول.

-        احمدی, بابک, (1383), «از نشانه‌های تصویری تا متن, به سوی نشانه‌شناسی ارتباط دیداری», نشر مرکز, تهران, چاپ چهارم

-        ژیلسون, اتین, (1386), «در آمدی بر هنرهای زیبا», ترجمه بیتا شمسینی, انتشارات فرهنگستان هنر, تهران, چاپ اول

-          تولستوی، لئون، (1387)، «هنر چیست؟»، ترجمه کاوه دهگان، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ سیزدهم

-          گراهام، گوردون، (1387)، «فلسفه هنرها»، ترجمه مسعود علیا، انتشارات ققنوس، تهران، چاپ سوم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد